از اتوبوس كه پياده مي شويم، كفش ها را در مي آوريم و در طول يك معبر به پيش مي رويم. برنامه ها از صبح آن قدر فشرده بود كه جماعت ناي جواب دادن به نوحه ي مداح را هم ندارد. كاروان را هدايت مي كنند تا به جايي مي رسيم كه به «قتل گاه» معروف است. يكي از روحانيون كه در منطقه است، از جايي شبيه سنگر بيرون آمد و مشغول صحبت براي كاروان ها شد. روحاني با شور و حال از مظلوميت و عطش شهداي فكه مي گفت و از آخرين برگ دفترچه ي يادداشت يكي از شهداي گردان حنظله ي لشكر 27 محمد رسول الله(ص) كه نوشته بود: